مشکلات روانی در افغانستان
این که بیش از نیم جمعیت افغانستان از مشکلات روانی و اجتماعی رنج می برند، خبر متعجب کننده نیست، به ویژه برای نسل که با من هم عمر استند. به گفته یی مردم از روز که دست چپ و راست خود را شناختیم با مشکلات گونه گون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی............ ناشی از جنگ، بی سباتی سیاسی، فقر و عقب ماندگی فرهنگی در جامعه خود روبرو بودیم. در موجودیت چنین مشکلات انتظار نتیجه بهتر از این را نداریم. مشکلات را که ما با آن روبرو بودیم و هستیم، هر جامعه و کشوری را می تواند بیشتر ازما تخریب کند.
مردم افغانستان سالهاست که از مشکلات روانی که دلایل اش به همگان روشن است رنج می برند. در این چند سال اخیر مشکلات دیگردر افغانستان ازطرف حکومت افغانستان و جامعه جهانی تا حد مورد توجه قرار گرفت اما از مشکلات روانی یاد هم نمی شد. اعلام چنین آمار که بیش از که 60 در صد افغان ها از مشکلات روانی رنج می برند خبر خوش است. جای بسیار مسرت است که به این زخم کهنه یی مردم نظر انداخته می شود. امید است این خبر آغاز خوبی برای مبارزه با این فاجعه باشد. بدون شک مشکلات روانی که مردم افغانستان سالهاست از آن رنج می برند به زودی و سادگی از بین نخواهد رفت، بدست آوردن نتیجه در این قسمت نیاز به وقت و تلاش مدبرانه دارد.
در پهلوی این که مسئولیت بیشتر بدوش بخش صحت در افغاستان است، همه یی جامعه به ویژه دانشمندان، فرهنگیان و قلم بدستان هم می توانند برای از بین بردن این فاجعه، با نوشتن کتب و تهیه برنامه ها فلم ها ترجمه آثار پژوهشگران نام دار جهان در بخش صحت روانی می توانند کمک کنند. ما در بخش روانشناسی و روان درمانی به مواد و منابع کافی نیاز داریم.
